کد مطلب:315159 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:207

قربانی به نام حضرت اباالفضل و بهبودی از ضربه ی مغزی
خاطراتی از جناب آقای حسنی:

خاطره ی اول: در چند سال قبل - شاید سال 1365 شمسی بود - كه در اثر تصادف با ماشین و ضربه ی مغزی در بیمارستان نكویی بستری شدم. بعد از به هوش آمدن - بنا به تقاضای خودم - از بیمارستان عازم منزل شدم و در منزل زیرنظر پزشك با تزریق آمپول و سرم به سر می بردم.

وقتی وارد منزل شدم، فوری اقدام به ذبح گوسفندی به نام حضرت اباالفضل علیه السلام نمودم كه پس از این كار، وضعیت اضطراری داشتم كه لحظه ای به خواب رفتم، در عالم رؤیا دیدم آقا اباالفضل علیه السلام یك سینی بزرگ در دست دارد كه پر از قندهای سه گوش و سفید می باشد و به طرف بنده تشریف آوردند.

همین كه نزدیك بنده ی حقیر شدند، یك حبه قند در دهان من گذاشتند و من از خواب پریدم و به خانواده ام گفتم: خطر از من برطرف شد و دیگر در مورد ضربه ی مغزی و مسائل بعدی آن، ناراحت نیستم كه به حمد الهی خوب شدم.